وبلاگ ساناز و شوشو

عاشق همسرم و بچه ام هستم

عصر تابستونی

...ب نام نور ... امروز یه روز قشنگ دیگه بود مث تمام روزهای رفته ... حس میکنم یا جامعه عوض شده یا من هنوز افکارم اینقدر بکر مونده .. امروز صبح دلم عجیب گرم بود ..تنم را ب دست سردی آب سپردم..و موهایی رقصان در زیر شلاق قطرات آب...بوی شامپویی ک حس نوبرانه های بهاری میداد..بعدش اومدن ب اتاق و و نگاه کردن ب پیچ و تاب موهایی ب رنگ شب و پیدا کردن تار سفیدی لای موهام..و چیدنش...و اسپری زدن ب موهام و بعدش بوی دل انگیز روغن نارگیل ...و براق شدن موهام..و ی کم فیلم
+ نوشته شده در شنبه 4 تير 1401ساعت 13:38 توسط ساناز |