وبلاگ ساناز و شوشو

عاشق همسرم و بچه ام هستم

حس جدید

امروز روز خوبی بود ..ی روز از هدایای خدا .. ی روز قشنگ دیگه ...خدایا شکرت شکرت شکرت ... امروز حس کردم واقعا دارم بزرگتر میشم ... یادمه ۵سال پیش ک سنم کمتر بود ..یه روز ک حالم خوب نبود و رفته بودیم دکتر ...بعدش با خاله و مامان رفتیم پیش یکی از آشنا هامون ... خونه یی ک ب قصر شبیه بود ...پر از مجسمه هایی طلایی ...کوهساری انگار بود ..شرشر آب..و خیلی چیزایی دیگه ...اونجا بود ک دیدم ک اون همه ثروت آرزویی من نیست ..جالب بود برام هنوزم همونجوره انگار زرق و برق
+ نوشته شده در شنبه 4 تير 1401ساعت 13:38 توسط ساناز |